آدمک زندگی سرده مگه نیست،دل عاشق پردرده مگه نیست
آدمک دلها محبت ندارن،آدما پا رو محبت میذارن
آدمک دریای درده دل من،گل پژمرده و زرده دل من
آدمک دست و پاهات چوبی و خشکن میدونم،توی سینت جای دلو خالی گذاشتن میدونم
هیچکسی غصه ی قلبت رو نخورده،دل آدما آخه تو سینه مرده
آدمک آخر دنیاست بخند،آدمک مرگ همین جاست بخند
دست خطی که ترا عاشق کرد،شوخی کاغذی ماست بخند
آدمک خر نشوی گریه کنی،کل دنیا سراب است بخند
آن خدایی که تو بزرگش خواندی،بخدا مثل تو تنهاست بخند
آدمک بیا بریم شهر خدا،پیش اون شکوه کنیم از آدما