شركت در مراسم خداحافظي شدم تا اين كه ساعت 8 شب خبر سقوط هواپيما را شنيدم، باور نميكردم كه من ميتوانستم مسافر آن هواپيما باشم، از طرفي خوشحال بودم و از طرف ديگر ناراحت بودم كه هموطنانم كشته شدند.
نميدانم چه بگويم. خواست خدا بود. عمرم به دنيا بود. اميدوارم ديگر از اين اتفاقات نيفتد. به هر حال خطر از بغل گوش من گذاشت.
مردم شهر اروميه عزادار شدند و من هم يكي از آنان هستم، كسي كه خودش ميتوانست يكي از كشتهشدگان سانحه هوايي باشد.